۱۰ حلقه مفقوده برای رشد کودکان استثنایی
همسونیوز:به گزارش خبرنگارمهر؛ یکی از وظایف اصلی سازمان بهزیستی همکاری با سازمان آموزش و پرورش استثنایی برای تحصیل و تربیت دانش آموزانی است که به دلایل مختلف قادر به حضور در کلاسهای درس عادی نیستند.
علاوه بر اختصاص تجهیزات و تربیت نیروهای توانبخش و مددکار برای مدارس استثنایی، سازمان بهزیستی در پیشگیری از بسیاری آسیبهای اجتماعی در میان کودکان و خردسالان میتواند مؤثر باشد. مراقبتها و غربالگریهای ارائه شده در بسیاری از موارد میتواند با تشخیص به موقع، کودکان را پیش از آنکه به یک ناهنجاری گرفتار شوند؛ نجات دهد.
در دولت جدید سازمان بهزیستی و سازمان آموزش و پرورش استثنایی با تغییر مدیران ارشد مواجه شدند و امید است با مسئولان جدیدی که چندان هم بی تجربه نیستند؛ بسیاری از مشکلات گذشته و ناکارامدیها کاسته شود.
در اولین قدم در مسیر این همکاری میان دو سازمان بهزیستی و آموزش و پرورش استثنایی، مسئولان این دو سازمان با یکدیگر ملاقات کرده و مهمترین مسائل و چالشهای پیش رو را بررسی کردند.
۱۰ حلقه مفقوده در سازمان آموزش و پرورش استثنایی
سیدجواد حسینی، سرپرست سازمان بهزیستی که در گذشته سکاندار سازمان آموزش و پرورش استثنایی هم بود؛ در این دیدار ۱۰ حلقه مفقوده در نظام آموزش و پرورش استثنایی کشور را تشریح کرد.
وی در ابتدا در مورد حق بر آموزش کودکان با نیازهای ویژه یا کودکان استثنایی گفت: در قانون اساسی، سند تحول بنیادین، اسناد داخلی و کنوانسیون بینالمللی کودک از دو منظر مورد توجه قرار گرفته است؛ اول حق بر آموزش کودکان به شکل عام که شامل حق دسترسی به آموزش، حق آموزش استاندارد و با کیفیت، حق آموزش عادلانه با فرصتهای برابر، حق رعایت منزلت و هویت کودکان در آموزش، حق بر آموزش مبتنی بر تفاوتهای فردی و حق آموزش مادام العمر میشود و دوم حق بر آموزش کودکان در گروههای خاص.
حسینی با بیان اینکه حق بر آموزش کودکان در گروههای خاص شامل حق بر آموزش کودکان مهاجر، حق بر آموزش کودکان مجهول الهویه، حق بر آموزش کودکان بدون تابعیت و پناهنده، حق بر آموزش کودکان بیسرپرست یا بد سرپرست، حق بر آموزش کودکان مخاصمات مسلحانه و حق بر آموزش کودکان دارای نیاز ویژه یا آموزش و پرورش کودکان استثنایی میشود ادامه داد: حق بر آموزش که در صورت فراهمآوری تحقق زمینهای آن موجب عدالت آموزشی و در نهایت عدالت اجتماعی میگردد نقطه مقابل فقر آموزشی قرار میگیرد که دست کم دارای دو شاخص حق دسترسی به آموزش و حق آموزش با کیفیت و استاندارد است.
وی افزود: آموزش علاوه بر اینکه حق همگانی و اساسی همه کودکان است اما حق آموزش کودکان با نیازهای ویژه و گروههای خاص از جهات مختلفی از اهمیت ویژه برخوردار است. مهمترین آن در سه قلمرو مهم قابل توجه میباشد، یک عدالت آموزشی و نگاه عدالت محور به آموزش کودکان با نیازهای ویژه و گروههای خاص، دوم نقش آموزشی این دسته از کودکان در کاهش و کنترل آسیبهای اجتماعی و افزایش ضریب امنیتی جامعه و سوم حساسیت ویژه نظام بینالمللی به تعلیم و تربیت و آموزش این دسته از کودکان.
سرپرست سازمان بهزیستی با برشمردن کاستیها و علائم مهم فقر آموزشی در دانش آموزان با نیازهای ویژه در جامعه ایران اظهار کرد: اولین پرسش مهم در رابطه با آموزش و حق آموزش کودکان با نیاز ویژه به این شاخص فقر آموزشی مربوط میشود که آیا همه دانش آموزان با نیاز ویژه امکان دسترسی با آموزش و قرار گرفتن در فضای مدرسه را مییابند یا خیر؟
وی ادامه داد: همانطور که میدانیم بر اساس دو شاخص فقر آموزشی یعنی امکان دسترسی به آموزش و نیز آموزش با کیفیت، فقر آموزشی کودکان در دنیا ۴۵ درصد میباشد. ۲۵ درصد دانش آموزان از پایین بودن کیفیت آموزش و ۲۰ درصد از عدم دسترسی به آموزش رنج میبرند.
۱۸ میلیون کودک فرصت اتمام دوره تحصیلات عمومی را پیدا نمیکنند
دکتر حسینی با بیان اینکه اکنون در جامعه ایران ۱۸ میلیون کودک فرصت اتمام دوره تحصیلات عمومی را پیدا نمیکنند، ۱۰ میلیون بیسواد مطلق وجود دارد و حدود یک میلیون بازمانده از تحصیل این وضعیت در حوزه دانش آموزان با نیاز ویژه رنج آورتر است خاطرنشان کرد: با وجود اینکه پس از راهاندازی سازمان آموزش و پرورش استثنایی از سال ۱۳۷۰ به بعد رشد ۱۷ برابری آموزش کودکان با نیازهای ویژه را شاهد هستیم اما حداقل ۳۳ درصد کودکان استثنایی تحت پوشش آموزش و پرورش قرار نمیگیرند و بیش از ۵۰ درصد دوره پیش دبستانی را نمیگذرانند آمار سازمان ملل متحد ۱۵ درصد نرخ شیوع معلولیت را نشان میدهد و قطعاً به دلیل ۸ سال دفاع مقدس این نرخ در ایران کمی بیشتر نیز میباشد.
وی افزود: اکنون در آموزش و پرورش استثنایی کشور ۱۸۰۰ مدرسه خاص استثنایی و حدود ۲۱ هزار مدرسه پذیرا حداکثر بیش از صد هزار دانش آموز با نیاز ویژه را تحت پوشش قرار دادهاند، که تعداد کمتر از یک درصد از دانشآموزان را شامل میشود، حال آنکه نرم شیوع معلولیتها در جامعه ۱۵ درصد میباشد.
آمار دقیقی از وضعیت دانشآموزان دارای نیاز ویژه به دلیل عدم غربالگریهای بهنگام نداریم
سرپرست سازمان بهزیستی کشور اظهار تأسف کرد: شوربختانه ما در جامعه ایران آمار دقیقی از وضعیت دانشآموزان دارای نیاز ویژه به دلیل عدم غربالگریهای بهنگام نداریم. آموزش پرورش ایران توسط سازمان آموزش و پرورش کودکان استثنایی طرح سنجش سلامت جسمانی و آمادگی تحصیلی را در بدو ورود به دبستان اجرا میکند؛ بهزیستی نیز غربالگری تنبلی چشم را در ۴ سالگی و وزارت بهداشت و درمان از بدو تولد طرح آبکار را به انجام میرساند اما به دلیل عدم هماهنگی بین این سازمانها، سامانه یکپارچه غربالگری و شناخت جامعه هدف به منظور مداخلات بهنگام طلایی وجود ندارد.
وی افزود: به همین دلیل ما نمیتوانیم آمار دقیق از میزان شیوع وضعیت دانش آموزان با نیاز ویژه را احصا کرده و بر آن اساس نرخ پوشش تحصیلی دقیق این دانش آموزان را محاسبه کنیم. بر اساس برآوردها در ایران ۳ درصد دانش آموزان در گروه کودکان با نیازهای ویژه (کودکان استثنایی) جای میگیرند.
دکتر حسینی یادآور شد: با توجه به اینکه در سال جاری تعداد دانش آموزان کشور ۱۵ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر است بنابراین حدود ۵۰۰ هزار کودک در سنین مدرسه از گروه کودکان استثنایی هستند. تعداد دانش آموزان حاضر در مدارس استثنایی بیش از ۸۰ هزار نفر و در مدارس فراگیر ۲۳ هزار کودک است.
وی افزود: مدارس فراگیر مدارسی هستند که اکثر دانش آموزان آن عادی هستند اما کودکان با نیازهای ویژه نیز در آن مدرسه حضور دارند و مدرسه برای حضور این کودکان مناسبسازی کالبدی و فرهنگی _ آموزشی شده است.
آموزش و پرورش استثنایی کارکردهای مناسب، حلقههای مفقوده
وی با مرور تاریخچه، اهداف سیاستها، اصول و تفاوتهای آموزش و پرورش استثنایی با آموزش و پرورش عادی گفت: نخستین تلاشها در زمینه آموزش پرورش استثنایی از حدود یکصد سال پیش در ایران انجام شد. نخستین فعالیتها در بخش آموزش و پرورش نابینایان از سال ۱۲۹۹ هجری خورشیدی توسط شخصی به نام ارنست کریستوفل اهل کشور آلمان در شهر تبریز با جذب ۵ دانش آموز آغاز شد.
سرپرست سازمان بهزیستی کشور ادامه داد: در گروه کودکان با آسیب شنوایی نیز زنده یاد جبار باغچه بان هم در شهر تبریز در سال ۱۳۰۳ نخستین گام را با تأسیس مدرسه ناشنوایان در جهت آموزش پرورش ناشنوایان برداشت و در زمینه آموزش کودکان با آسیب شنوایی و بینایی افرادی همچون ذبیح بهروز و دکتر محمد خزائلی نیز نقش مؤثر و مهمی داشتند. همچنین آموزش و پرورش کودکان با کم توانی ذهنی به شکل آموزشگاهی از سال ۱۳۲۹ در تهران به صورت داوطلبانه و در بخش غیر دولتی آغاز شد.
وی اظهار داشت: در سال ۱۳۴۷ در وزارت آموزش و پرورش دفتر آموزش کودکان و دانش آموزان استثنایی تشکیل شد و این بخش فعالیت خود را در قالب مدارس استثنایی و کلاسهای ویژه به شکل دولتی و رسمی آغاز کرد. پس از انقلاب اسلامی تمامی مدارس ناشنوایان استان تهران با عنوان. مدرسه باغچه بان زیر پوشش اداری, مالی و آموزشی مجتمع آموزشی ناشنوایان باغچه بان قرار گرفت. همچنین مجتمع نابینایان شهید محبی با بودجه مستقل اداره مدارس نابینایان شهر تهران را برعهده گرفت.
حسینی افزود: اما اساسنامهی سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور در ۲۷ شهریور ١٣٧٠ پس از تصویب در مجلس شورای اسلامی از سوی رئیس جمهور وقت برای اجرا به وزارت آموزش و پرورش ابلاغ شد و سازمان آموزش و پرورش استثنایی در ۶ بهمن ۱۳۷۰ رسماً افتتاح و کار خود را آغاز نمود. طراحی سیستم آموزشی، پرورشی و توانبخشی برای آموزش بخش کودکان با نیازهای ویژه و تحت پوشش قرار دادن. گروههای مختلف هدف با توجه به نیازهای خاص هر گروه در سطوح قبل از دبستان، دبستان و دورههای دیگر تحصیلی و کمک به پیشگیری از بروز ناتوانیهای جسمی ذهنی قبل از تولد هنگام تولد و بعد از آن از اهداف مهم راه اندازی این سازمان بوده و هست.
وی یادآور شد: هم اکنون سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور خدمات آموزشی، پرورشی و توانبخشی به کودکان و دانش آموزان استثنایی را در ۷ گروه دانش آموزان با آسیب شنوایی، دانش آموزان با آسیب بینایی، دانش آموزان با معلولیت جسمی -حرکتی، دانش آموزان با کم توانی ذهنی، دانش آموزان چند معلولیتی، دانش آموزان با اختلال رفتاری، هیجانی و طیف اوتیسم و دانش آموزان با مشکلات ویژه یادگیری ارائه میکند.
سرپرست سازمان بهزیستی با برشمردن تفاوتهای آموزش و پرورش استثنایی با آموزش و پرورش عادی گفت: عمده ترین تفاوتها در بعد برنامه و هدف در آموزش و پرورش عادی مبتنی است. بر برنامه درس ملی در حالی که در آموزش استثنایی برنامهی درسی انطباق یافته با ارائه خدمات ویژه انجام میگیرد.
وی افزود: نظام آموزشی در آموزش و پرورش استثنایی برخلاف آموزش و پرورش عادی که در ۴ دوره به انجام میرسد به ۶ دوره تحصیلی تقسیم میشود که دورهی حرفهای و پیش حرفهای در این نظام آموزشی به شکل ویژه وجود دارد. این ۲ دوره برای کودکان کم توان ذهنی طراحی شده است.
حسینی ادامه داد: ارزشیابی در آموزش استثنایی برخلاف آموزش و پرورش عادی مبتنی بر فرایند محوری است تا نتیجه محوری؛ با توجه به شرایط خاص دانش آموزان به عنوان گروههای هدف بر خلاف آموزش عادی، قوانین از حداکثر انعطاف برخوردار میباشد، هزینههای آموزش پرورش استثنایی در ابعاد مختلف بین ۵ تا ۱۰ برابر آموزش پرورش عادی است.
وی گفت: محتوای کتب درسی در این نظام آموزشی کتابهای ویژه مناسب سازی شده است و مدارس خاص و مناسب سازی شده (حدود هزار و ۷۰۰ مدرسه) و نیز مدارس پذیرا (حدود ۲۰ هزار) این دسته از دانش آموزان را با معلمین خاص (حدود ۲۰ هزار) تحت پوشش قرار میدهند.
سرپرست سازمان بهزیستی کشور افزود: از حیث ماهیت کار دانش آموزان استثنایی یا دانش آموزان با نیازهای ویژه علاوه بر دریافت خدمات آموزشی و پرورشی خدمات توانبخشی هم دریافت میدارند. لذا آموزش پرورش استثنایی علاوه بر اینکه مینیاتوری از آموزش پرورش عادی است و همه فعالیتهای معاونین مختلف وزارت آموزش و پرورش در آن یکجا به انجام میرسد. بخشی از فعالیتهای سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت و درمان تحت عنوان توانبخشی را نیز به انجام میرساند.
وی گفت: همچنین دوره پیش دبستان در آموزش و پرورش استثنایی از دو ممیزه نسبت به آموزش و پرورش عادی برخوردار است اول اجباری است دوم در صورت نیاز از سنین بدوتولد نوآموزان را تحت پوشش قرار میدهد. اصل توسعه انسان محورانه، پذیرش تفاوتهای فردی، تطابق و مناسبسازی، فراگیرسازی، توانمندسازی، فرصتآفرینی، تعادلسازی و ایجاد عدالت هفت اصل حاکم بر زنجیره تعلیم و تربیت کودکان با نیازهای ویژه به شمار می آیند.
حسینی عمده ترین سیاستهای راهبردی و استراتژیهای سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور را شامل گسترش، تثبیت و تعمیق عدالت آموزشی، فراگیرسازی آموزش و پرورش دانشآموزان با نیازهای ویژه، نگاه انطباقی، همسوساز و مناسبسازانه در آموزش و پرورش دانشآموزان استثنایی و توسعه مشارکتها در همه ابعاد دانست.
کارکردها و آثار مناسب آموزش وپرورش کودکان استثنایی
وی در مورد کارکردها و آثار مناسب آموزش و پرورش کودکان استثنایی گفت: نظام آموزش و پرورش کودکان استثنایی کشور از زمان تأسیس تاکنون منشأ خدمات بسیاری بوده و کارکردها و عملکردهای مناسب و درخشانی داشته است.
سرپرست سازمان بهزیستی کشور آموزش و پرورش استثنایی کشور را مهمترین گام جهت عدالت آموزشی دانست و افزود: آموزش و پرورش استثنایی امروز حدود ١۵٠ هزار دانشآموز را تحت پوشش قرار داده است و از حیث کمی توانسته است پوشش تحصیلی مناسبی داشته باشد؛ به گونهای که تعداد دانشآموزان از زمان تأسیس تاکنون ۱۷ برابر افزایش پیدا کرده است.
وی ادامه داد: علاوه بر افزایش پوشش تحصیلی در طول حداقل دهه اخیر اعتبارت سازمان ١٠ برابر افزایش پیدا کرده است و برای افزایش پوشش تحصیلی به عنوان مثال هزینه ایاب و ذهاب دانشآموزان با نیازهای ویژه ۴۲ برابر رشد داشته است.
دکتر حسینی ادامه داد: ارائه خدمات توانبخشی از ویژگیهای خاص نظام تعلیم و تربیت استثنایی است که پس از تأسیس مستمراً افزایش داشته است. به عنوان مثال توسعه خدمات توانبخشی فقط از سال ۸۸ تا ۹۸ شش برابر شده است و فقط از سال ۹۴ تا ١۴٠٠، هیجده هزار نفر از برنامههای حمایتی بهرهمند شدهاند.
وی اظهار داشت: طرح سنجش سلامت جسمانی و آمادگی تحصیلی از جمله طرحهایی درخشان سازمان آموزش و پرورش استثنایی است که در عرصههای بینالمللی نیز توجه همگان را برانگیخته است و از زمان آغاز طرح در سال ۷۲ با پوشش ۱.۵ درصدی به پوشش بیش از ۹۸ درصدی در سال ١۴٠٠ رسیده است.
سرپرست سازمان بهزیستی با اشاره به راهاندازی و ایجاد بیش از ٧٠٠ مرکز یادگیری و توانبخشی، توسعه و گسترش ۸۲ برابری طرح تلفیقی فراگیر و پوشش بیش از ۷۰ هزار دانشآموز در این طرح گفت: پوشش تحصیلی دوره پیش از دبستان در هر شش گروه از سال ۹۷ تا کنون ۵/۶ درصد، دانشآموزان اوتیسم ۱۰/۲ درصد، پذیرفته شدگان دانشگاه ۲۲/۹ درصد و تأسیس مراکز مشاوره راهنمایی خانواده ۲۰۰ درصد افزایش داشته است.
وی با بیان اینکه گام نهادن در مسیر تحقق سند تحول بنیادین و تدوین اسناد مناسب سازی شده از دیگر اقدامات سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور است افزود: در حالی که بیش از ۱۰ سال از تصویب سند تحول بنیادین آموزش و پرورش میگذرد، همواره در فرایند اجرا با مشکلاتی مواجه بوده است. آموزههای سند تحول بنیادین را میتوان به آموزههای نو آورانه و تأسیسی، تعطیلی و توقیفی، تعدیلی و تکمیلی و تثبیتی و استمراری تقسیم کرد.
حسینی با اشاره به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش گفت: نگاهی به عملکرد وزارت آموزش و پرورش در فرایند اجرای سند تحول بنیادین گویای این واقعیت است که نظام آموزشی کشور کمتر به برنامههای تأسیسی و تعدیلی پرداخته است و عمده موفقیتها و دستاوردها با تکیه بر برنامههای تعدیلی و تکمیلی و به ویژه تثبیتی و استمرار ی بوده است.
وی افزود: در حالی که چشم انداز مطلوب سند تحول بنیادین ترسیم برنامههای نو آورانه مبتنی بر چرخشهای تحول آفرین و همچنین تعطیلی و توقیفی برنامههای نه چندان مؤثر و کارآمد است که این موضوع را میتوان یکی از چالش اساسی در مسیر عملیاتی و اجرایی سازی مطلوب و مؤثر سند تحول بنیادین دانست.
سرپرست سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اینکه آموزش پرورش استثنایی تمام برنامههای خود را مبتنی بر سند تحول بنیادین تنظیم نموده است گفت: از جمله ۳ بسته تحولی مداخلات بهنگام طلایی، مدرسه انطباقی و توسعه مشارکتها و نیز تدوین و تصویب اسناد فرادستی که در جهت ارتقا کیفیت آموزشی, پرورشی و توانبخشی کمک کنندهاند شکل داده است.
وی در مورد این ۳ سند تحولی و اسناد بالادستی مناسب سازی شده گفت: در طول دوران خدمت بیش از دو سال اینجانب در سالهای ١٣٩٨ و١٣٩٩ و ابتدای ١۴٠٠ سه بسته تحولی مبتنی بر سند تحول بنیادین طراحی و تصویب شد و با اجرای این بستههای تحولی در سه زمینه مداخلات به هنگام طلایی، مدرسه انطباقی و توسعه مشارکتها در نظام آموزش و پرورش استثنایی دستاوردهای مهمی رقم خورد.
حسینی در مورد این دستاوردها گفت: در قالب بسته تحولی مدرسه انطباقی ١٢٠٠ مدرسه استثنایی مناسب سازی، ۶۴ مدرسه (٣٢مدرسه خاص استثنایی و ٣٢مدرسه پذیرا)، در هر استان ۲ مدرسه به شکل الگویی و جامع در ابعاد گوناگون مناسب سازی شدند و ذیل نهضت مشارکتی توان افزایی به منظور تهیه ١٠۵ قلم از وسایل و تجهیزات آموزشی، پرورشی، ورزشی و توانبخشی بیش از ٣۵ هزار از این اقلام با اعتبار بیش از ١۴٠ میلیارد تومان تهیه ودر اختیار دانش آموزان و مدارس قرار گرفت و ردیف اعتباری گرفت در صورتی که میزان نیاز هشتاد هزار بود.
وی ادامه داد: بسته دوم تحولی بسته مداخلات به هنگام طلایی بود. این بسته تحولی ناظر به پاسخگویی به ۴ سوال اساسی بود؛ اینکه آیا همه دانش آموزانی که در حوزه آموزش و پرورش استثنایی میتوانند تحت پوشش باشند، شناسایی شدند؟ اگر شناسایی شدهاند، تحت پوشش قرار گرفتهاند؟ و اگر تحت پوشش اند آیا به شکل استاندارد خدمات به آنها ارائه میگردد؟ و در نهایت آیا مداخلات خدمات آموزشی و توانبخشی به هنگام صورت میگیرد؟ تقریباً میتوان ادعا نمود که پاسخ به همه این سوالات منفی بود.
سرپرست سازمان بهزیستی کشور افزود: بسته تحولی مداخلات بهنگام طلایی در پی تحقق این ۴ محور تدوین و تصویب شد. در این راستا سند جامع مداخلات بهنگام طلایی طراحی شد. مطالعات موردی در کشورهای مختلف به انجام رسید ودر قالب این بسته تحولی آموزشهای پیش دبستان به رغم وجود کرونا به ۱۰ هزار و ۹۹۱ نفر بالغ شد و برای سالهای بعد نیز پوشش ۱۵ هزار نفری هدفگذاری شد.
وی با بیان اینکه ارائه خدمات توانبخشی به کودکان پیش دبستان به بیش از ۶۱ درصد ارتقا یافت ادامه داد: بر اساس این بسته ارائه خدمات توانبخشی داخل و خارج مدرسه در دوره ابتدایی ۵۰ درصد محقق گردید. همچنین خدمات مشاوره به ٩ /۸ درصد گسترش یافت.
دکتر حسینی یادآور شد: اولین گام در مداخلات بهنگام طلایی موضوع غربالگری و سنجش است که این موضوع در قالب برنامه سنجش سلامت جسمانی و آمادگی تحصیلی تا پوشش نزدیک به ٩٩ درصد افزایش و همچنین به دورههای پیش دبستان گسترش یافت و علاوه بر این تحقق صد در صدی برنامه سنجش و امکان انجام سنجش شنوایی و هوش، اتاقهای سنجش دائمی در استانها راه اندازی شد.
وی گفت: فرصت مهم دیگری که آموزش و پرورش استثنایی به خلق آن همت گمارد و از این طریق ظرفیتهای مناسبی را ایجاد کرد، توسعه مشارکتها در ابعاد مختلف بود. علاوه بر ساخت ۵۰۰ مدرسه استثنایی، انواع مدرسه یاری و توان افزایی برای دانش آموزان توسط سازمان آموزش و پرورش استثنایی محقق شد.
سرپرست سازمان بهزیستی با ذکر مثالی گفت: به عنوان مثال در سال ۱۳۹۹ که اینجانب مسئولیت سازمان آموزش استثنایی کشور را برعهده داشتم یکی دیگر از بستههای تحولی مصوب که به اجرا گذارده شد، بسته تحولی توسعه مشارکتها بود. در برنامههای این بسته تحولی طرح جام (جمع آوری ایدههای مطلوب از مدارس و مراکز کشور) وجود داشت که فقط در طول ۱ سال ۶۲ ایده از سوی معلمان و مدارس ارسال شد.
وی افزود: طرح نظارت همتا (انتقال تجارب مفید مدیران و معاونین از مدرسهای به مدرسه دیگر) که موجب شد ۲۵ درصد مدارس استثنایی در قالب این طرح به مشارکت و تجربه گردانی و توان افزایی خود به سایر مدارس همت گمارند. راه اندازی پارلمان اولیا که با رأی اولیا ۳۳ پارلمان اولیا شامل یک پارلمان اولیا کشوری و در هر استان یک پارلمان استانی راه اندازی و از این طریق مشارکت اولیا در نظام تصمیم گیری بسترسازی شد.
حسینی ادامه داد: در همین راستا پارلمان دانش آموزان هم شکل گرفت. مشارکت اولیا علاوه بر پارلمان اولیا در قالب طرح مدرسه یاری با هدف استفاده از ظرفیتهای تخصصی دانشی و اقتصادی اولیا هدف گذاری شد و نتیجه آن مشارکت بیش از ۶۷ درصد اولیا در امور تعلیم و تربیت و توانبخشی مدرسه بود. علاوه بر آن راه اندازی ۷ دبیرخانه تخصصی برای ۷ گروه اولیا تحت پوشش سازمان آموزش و پرورش استثنایی به منظور توان افزایی اولیا شکل گرفت و ۷ استان مسئولیت راهبری این دبیرخانهها را برعهده گرفتند.
وی افزود: مشارکت اولیا در آموزش و پرورش استثنایی از چنان اهمیتی برخوردار است که در سالهای بعد یکی از بستههای تحول نظام آموزش و پرورش استثنایی بسته تحولی آموزش خانواده محور بود که در ۷ محور مشارکت اولیا را تمهید و نهادینه میساخت. انتقال تجارب بازنشستگان و پیشکسوتان نیاز جدی آموزش و پرورش در سطح ملی و عادی است اما این نیاز در آموزش و پرورش استثنایی ضرورتی است.
سرپرست سازمان بهزیستی کشور افزود: طرح گنجینهی آموزش و پرورش استثنایی کشور به این منظور در برنامههای بسته تحولی توسعه مشارکتها قرار گرفت و علاوه بر راه اندازه ۴۰۰ باشگاه پیشکسوتان و بازنشستگان، ۶۷ درصد ایشان در مدیریت و همیاری مدارس استثنایی فقط در طول سال ۱۳۹۹ مشارکت کردند.
وی ادامه داد: یکی دیگر از برنامههای مهم بسته تحولی توسعه مشارکتها طرح «۱۰۰ مدرسه ١٠٠ دبیرخانه» بود که در قالب این طرح تعامل نظام مند و مشارکت محور مدارس با سازمانها و دستگاههای دولتی شکل گرفت و توسعه یافت به گونهای که بیش از ۲۵ درصد مدارس در قالب این طرح به عنوان دبیرخانه مشترک آموزش و پرورش با سایر دستگاهها ی دولتی، فعالیت مشارکت جویانه داشتند.
حسینی اظهار داشت: در حوزه دانش آموزی علاوه بر راه اندازی پارلمان دانش آموزان در قالب طرح هر دانش آموز حداقل یک نقش بیش از ۶۷ درصد دانش آموزان نقش پذیریهای متعدد فرایند تربیت اجتماعی و مشارکت جویانه را تجربه کردند.
وی با بیان اینکه در کنار این بستههای تحولی مبتنی بر سند تحول بنیادین طراحی و تصویب اسناد جامع مناسب سازی شده در راستای سند تحول بنیادین مورد توجه بوده است گفت: عمده ترین آنها عبارتند از سند جامع راهبردهای آموزشهای فنی حرفهای، سند جامع مداخلات بهنگام طلایی، سند مداخله بهنگام آموزشی و توانبخشی در تمام گروه تحت پوشش، سند تولید محتوای الکترونیکی و فیلمهای آموزشی ویژه دانش آموزان استثنایی و در نهایت سند توسعه کمی و کیفی مراکز اختلالات یادگیری.
سرپرست سازمان بهزیستی کشور افزود: همچنین آموزش و پرورش دانش آموزان با نیازهای ویژه به مدارس مراکز و امکانات خاص نیازمند است که سازمان آموزش و پرورش استثنایی در این مسیر اقدامات قابل توجهی به انجام رسانده است. توسعه مدارس و مراکز و ایجاد مراکز جدید همواره در دستور کار سازمان آموزش وپرورش کودکان استثنایی بوده است.
وی ادامه داد: مراکز ارائه خدمات به دانش آموزان استثنایی به چند دسته تقسیم میشوند، مدارس استثنایی خاص، مدارس پذیرا, مراکز آموزشی و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری و مراکز مشاوره و راهنمایی خانواده.
حسینی افزود: اکنون بیش از هزار و ۷۰۰ مدرسه خاص استثنایی ۲۰ هزار مدرسه پذیرا، بیش از ۶۰ مرکز مشاوره و راهنمایی بیش از ۲۲ اتاق بازی درمانی و همچنین ایجاد و تجهیز بیش از ۶۰ سالن ورزشی و نیز مراکز اگوستیک و سنجش و پایگاههای آموزش مجازی وجود دارد اما در کنار مراکز موجود ایجاد مراکز جدید هم مدنظر است که در سالیان اخیر به آن پرداخته شده است.
وی یادآور شد: مراکز جامع تشخیصی و خدمات آموزشی، توانبخشی و مشاورهای، پارکهای جهت یابی و حرکت، اتاقهای سنجش آگوستیک، پایگاههای جامع آموزش مجازی، اتاقهای چند حسی خصوصاً به شکل شبیه ساز و مبتنی بر هوش مصنوعی برای دانش آموزان طیف اوتیسم از جمله این مراکز جدید است که آموزش و پرورش استثنایی به راه اندازی آنها همت گمارده است.
سرپرست سازمان بهزیستی کشور کارکرد مهم دیگر آموزش پرورش استثنایی را توسعه آموزشهای مهارتی و فنی -حرفهای عنوان کرد و افزود: اصولاً نظام آموزش و پرورش استثنایی بدون مهارت آموزی و خصوصاً مهارت آموزی مبتنی بر کار و اشتغال ابتر خواهد بود.
ضرورت توسعه آموزش حرفهای و آموزش دروس مهارتی
وی گفت: در این راستا آموزش و پرورش استثنایی به تأسیس و توسعه مدارس دورههای پیش حرفهای و حرفهای، توسعه آموزش حرفهای مبتنی بر رویکرد شایسته محوری از سال ۱۳۹۰ در کنار آموزش دروس مهارتی از استاندارد محور به شایستگی محور (پودمانی) که دارای اصول، استقلال، یادگیری در حد تسلط ارتباط تنگاتنگ شایستگیها با نیازهای مهارتی شغلی، اصول توجه به تفاوتهای فردی است.
حسینی افزود: اکنون شایستگیهای مورد نظر برای ۳۶ رشته مهارتی و در ۷ گروه صنایع چوب، صنایع غذایی، رنگ کاری ساختمان، هنر زندگی در خانه، کفاشی، قالی بافی و سرمه دوزی تهیه شده است. آئین نامه دوره دوم متوسطه حرفهای که از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۹ به صورت آزمایشی اجرا میشد، مورد بازنگری قرار گرفت و آئین نامه آموزشی دوره دوم متوسطه حرفهای به صورت قطعی با آئین نامه جدید دوره دوم کاردانش خاص دانش آموزان استثنایی در شورای عالی آموزش و پرورش به تصویب رسید و از این مسیر ظرفیتهای جدیدی برای توسعه آموزشهای فنی حرفهای به وجود آمد.
وی گفت: تدوین شیوه نامه کیفیت بخشی به آموزشهای مهارتی و افزایش بهره وری در مدارس و هنرستانهای استثنایی و تدوین سند جامع راهبردی آموزشهای فنی حرفهای در دوره دوم متوسطه و ارتقا کیفیت محصولات تولیدی و توسعه بازار فروش آنها از طریق برندسازی و تأسیس فروشگاههای محصولات دانش آموزی از دیگر اقدامات راهبردی در حوزهی توسعه آموزشهای فنی حرفهای محسوب میشود.
سرپرست سازمان بهزیستی کشور کیفیت بخشی و توسعه آموزشهای تلفیقی – فراگیر را از جمله محورهای کارکردی مهم دیگر آموزش و پرورش استثنایی کشور خواند و گفت: آموزش و پرورش کشور امروز با تنوع بخشی به مدارس کشور ۲۴ مدرسه را شکل داده است که به نظر میرسد نه تنها به ارتقا کیفیت نینجامیده بلکه عدالت و کیفیت آموزشی را آسیب زده است.
وی افزود: در آموزش و پرورش استثنایی طرح تلفیقی- فراگیر شکل گرفته و شیوه نامه آن به تصویب رسیده است که بر آن اساس دانش آموزان استثنایی از سمت تفکیک و جداسازی به سمت تلفیق و فراگیرسازی جهت مییابند. وجود ۲۰ هزار مدرسه پذیرا با ۸۰۰ مدرسه خاص استثنایی پشتیبان، گام مهمی در این راستاست که در صورت کیفیت بخشی مناسب میتواند به الگویی برای ایجاد مدرسه ترکیبی در آموزش عادی نیز مبدل شود.
حسینی توسعه کمی و کیفی مراکز آموزشی و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری را اقدام مؤثر دیگر آموزش و پرورش استثنایی دانست و گفت: این مراکز تا سال ۱۳۸۶ صرفاً در بخش دولتی فعال بودند اما بعد از آن با استفاده از مشارکت مردمی توسعه بیشتری یافتهاند. هم اکنون بیش از ۷۸۵ مرکز ۲۷۰ غیردولتی و ا ۵۱ مرکز دولتی در این زمینه به ارائه خدمات میپردازند.
وی افزود: در مجموع سازمان آموزش و پرورش استثنایی علاوه بر خدمات آموزشی، پرورشی و توانبخشی به دانش آموزان با نیازهای ویژه در چند قلمرو خدمات به کل دانش آموزان عادی کشور نیز ارائه میکند. برنامه سنجش سلامت جسمانی و آمادگیهای تحصیلی در بدو ورود به دبستان، خدمات حرفهای به دانش آموزان دارای مشکلات ویژه یادگیری و ارائه خدمات در قالب طرح تلفیق-فراگیر و کمک به دانش آموزان مرزی از جمله آنهاست.
سرپرست سازمان بهزیستی کشور در مورد حلقههای مفقوده در نظام آموزش و پرورش کودکان استثنایی گفت: اولین موضوع عدم توجه به تمامی گروههای هدفی است که میتوانند تحت پوشش سازمان آموزش و پرورش استثنایی قرار گیرند، هم اکنون ۷ گروه دانش آموزان با آسیب بینایی، شنوایی، جسمی-حرکتی، چند معلولیتی، کم توان ذهنی، اختلال هیجانی-عاطفی و طیف اوتیسم و مشکلات ویژه یادگیری تحت پوشش این سازمان قرار دارند.
وی ادامه داد: حال آنکه تعداد این گروهها که تحت عنوان دانش آموز آن با نیاز ویژه هستند در برخی کشورها تا بیش از ۲۰ گروه افزایش یافته است. مصوبه انجام این مهم در سال ١٣٩٩ از شورای سازمان آموزش وپرورش استثنایی کشور اخذ شده اما هنوز در عمل تحقق نیافته و لازم است امکانات، نیروی انسانی و مراکز و تجهیزات لازم برای تحقق این مهم فراهم شود.
حسینی افزود: دوم برنامه تلفیقی-فراگیر که خوشبختانه شیوه نامه آن هم به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش رسیده است. یکی از جهت گیری های بسیار مناسب جهت تعلیم و تربیت دانش آموزان با نیازهای ویژه است و گرچه به لحاظ کمی از رشد نسبتاً مناسبی برخوردار بوده و در قالب ۲۰ هزار مدرسه تحت عنوان مدارس پذیرا در حال انجام است اما باید پذیرفت مفاد شیوه نامه مربوطه به دلیل عدم آمادگی مدارس، مدیران، معلمان و حتی خانوادهها و عدم استاندارد سازی ها و مناسب سازی های لازم از حیث کیفی با اهداف ترسیمی در فاصله زیاد قرار دارد و باید با بسترسازیها و کیفیت بخشیهای لازم این برنامه به سمت تحقق اهداف به شکل کیفی بیش از گذشته حرکت کند.
وی مورد سوم را توسعه کمی و کیفی مراکز اختلال یادگیری به منظور افزایش پوشش خدمات در حوزه مشکلات و اختلالات یادگیری عنوان کرد و گفت: متأسفانه سالانه پنج تا ده درصد مشکلات و اختلالات یادگیری شیوع دارد که جمعیت دانش آموزی بالغ بر ۶۰۰ هزار را شامل میشود در حالی که ما با مراکز موجود حداکثر ۵ درصد جمعیت هدف یعنی حداکثر ۵۰ هزار را تحت پوشش قرار میدهیم.
سرپرست سازمان بهزیستی ادامه داد: از سوی دیگر بویژه گسترش خدمات جهت اقدام پیشگیرانه به منظور جلوگیری از تبدیل مشکلات یادگیری به اختلالات یادگیری با توجه به آثار نامطلوب آن در قالب نگاه مدرسه و خانواده محورانه به جای مرکز محوری و نگاه معلم و والد محور به جای مربی محوری با استفاده از برنامه سنجش سلامت جسمانی و آمادگی تحصیلی به منظور شناسایی علائم مشکلات یادگیری و مداخلات پیشگیرانه در حوزه مدرسه و خانواده با آموزش معلمان و والدین برای هم شناسایی و هم مداخلات پیشگیرانه اولیه دانش آموزان دارای علائم و مشکلات یادگیری باید به انجام رسد. چون انجام این طرح که در ابتدای سال ١۴٠٠ در دوره مسئولیت اینجانب تقریباً به فاز اجرا نزدیک شد آثار بسیار مطلوبی برای دانش آموزان جامعه هدف خواهد داشت.
دانش آموزان دیر آموز یا مرزی مظلوم ترین دانش آموزان کشورند
وی با بیان اینکه چهارمین موضوع مهم به عنوان یکی از حلقههای مفقوده توجه به دانش آموزان دیر آموز یا مرزی است افزود: به نظر من غریبترین و مظلوم ترین دانش آموزان کشورند، زیرا دانش آموزان عادی در آموزش و پرورش عادی و دانش آموزان استثنایی در آموزش و پرورش استثنایی تحت پوشش اند اما متأسفانه دانش آموزان دیر آموز که بهره هوشی ۷۰ تا ۸۵ را دارا هستند نه از سوی آموزش و پرورش استثنایی و نه از سوی آموزش وپرورش عادی چندان مورد توجه و پوشش نیستند. این موضوع نیز حلقه گمشده و نادیده انگاری دانش آموزانی است که بین ۵ تا ۷ درصد دانش آموزان را تشکیل داده و در سپهر آموزش و پرورش باید نگاهی ویژه و تعلیم و تربیت مناسب سازی شده را دریافت دارند که اکنون از این موهبت بی بهره اند.
حسینی مورد پنجم را کاستیها در مداخلات به هنگام طلایی و پوشش حداکثری به ویژه در سنین دورههای پیش دبستان عنوان کرد و گفت: میدانیم که دوره پیش دبستانی در حوزه کودکان با نیازهای ویژه اولاً اجباری است و نه اختیاری، ثانیاً انحصار به دوره پیش دبستانی ١و ۲ ندارد و میتواند از بدو تولد را شامل شود؛ اما سوال اساسی این است که به چه میزان کودکان با نیازهای ویژه در این دوره شناسایی میشوند و تحت پوشش قرار میگیرند و مهمتر آنکه به شکل استاندارد به آنها خدمات ارائه میگردد؟.
وی ادامه داد: زنجیره تعلیم و تربیت کودکان با نیازهای ویژه اولین حلقه آن شناسایی و غربالگری جامع و به موقع میباشد که متأسفانه این اقدام مهم در بدو ورود به دبستان و حداکثر پیش دبستان ۲ به انجام میرسد و سنین پایینتر از سپهر شناسایی سازمان آموزش و پرورش استثنایی به دور میماند.
سرپرست سازمان بهزیستی کشور افزود: حال آنکه سازمان بهزیستی در ۴ سالگی و وزارت بهداشت و درمان در بدو تولد در قالب طرح آبکار غربالگریهای مناسبی را به انجام میرسانند که اگر بین برنامه سنجش سلامت جسمانی و آمادگی تحصیلی آموزش پرورش استثنایی و طرح غربالگری سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت هماهنگی صورت گیرد و اطلاعات و دادههای آنها یکپارچه سازی و در قالب پایگاه جامع هماهنگ شود، ضمن آنکه وزارت بهداشت و درمان و سازمان بهزیستی از دادههای برنامه سنجش سلامت جسمانی و آمادگی تحصیلی بهره مند میگردند سازمان آموزش استثنایی توفیق بزرگ در اولین گام که غربالگری و شناسایی جمعیت هدف به ویژه دوره پیش دبستان است، برخوردار میشود.
وی گفت: ضمن آنکه به مداخله به هنگام طلایی توفیق مییابد. پوشش آموزشی و پرورشی و توانبخشی در دانش آموزان با نیازهای ویژه را به طرز معناداری افزایش خواهد داد.
حسینی در مورد ششمین موضوع گفت: توجه به استانداردسازیهای نیروی انسانی، بودجه فضا و تجهیزات مورد بعدی است تا از این طریق کیفیت و عدالت در نظام آموزش و پرورش استثنایی ارتقا یابد. از حیث سرانه فضای آموزشی باید ۲۸ متر سرانه برای دانش آموزان وجود داشته باشد در حالی که هم اکنون ۱۱ متر سرانه فضای آموزشی وجود دارد. وسایل و تجهیزات آموزشی، پرورشی، ورزشی و توانبخشی ۱۰۵ نوع است که بیش از ۸۰ هزار وسیله را شامل میشود.
وی ادامه داد: حال آنکه کمتر از ٣٠ درصد دانش آموزان این تجهیزات را در اختیار دارند. در حوزه نیروی انسانی نسبت معلم به دانش آموز ۶ نفر است که باید به کمتر از ۵ افزایش یابد. در حوزه توانبخشی نسبت نیروی توانبخشی به دانش آموزان هم اکنون یک به ۱۶۰ نفر است که استاندارد آن باید به یک نیروی توانبخشی به ۲۵ دانش آموز ارتقا یابد. لذا ما هم اکنون دست کم ۱۲ هزار نیروی متخصص معلم و توان بخش در حوزه آموزش و پرورش کودکان استثنایی نیاز داریم تا تعلیم و تربیت این دانش آموزان به سطح استانداردهای لازم ارتقا یابد. از منظر بودجه و اعتبارات، بودجه آموزش و پرورش استثنایی باید بین ۵ تا ۱۰ برابر آموزش و پرورش عادی باشد. حالا انکه هم اکنون با این رقم فاصله بسیار زیادی وجود دارد.
دانش آموز استثنایی باید احساس مفید بودن کند
وی هشتمین حلقه گمشده را نیازهای ویژه به اتصالات دانش آموزان پس از فراغت از تحصیل به بازار کار و اشتغال خواند و گفت: گرچه آموزش پرورش در سطح عمومی، متولی اشتغال دانش آموزان نیست اما باید این نکته را مورد توجه قرارداد که دانش آموزان با نیازهای ویژه زمانی در مسیر خودباوری و رشد و شکوفایی و جامعه پذیری عمیق قرار میگیرند که احساس مفید بودن نمایند.
حسینی افزود: این احساس با مهارت آموزی شروع شده و با اشتغال کامل میگردد. در غیر این صورت آموزشهای نظری برای این دسته از دانش آموزان اگر با پشتوانه عملی همراه نگردد, عزت نفس وخود شکوفایی را در ایشان مخدوش مینماید. گرچه قانون به کارگیری ۳ درصد معلولین وجود دارد اما به نظر میرسد برای دانش آموزان با نیاز ویژه باید گامهایی فراتر برداشت، لذی علاوه بر اجرایی سازی نظام جامع مهارتی و حرفه آموزی, نظام جامع اشتغال و کارآفرینی را نیز باید تدوین و تصویب نمود تا از طریق اشتغال مبتنی بر مهارت و استعداد این دانش آموزان فرصت پیوستن عزتمندانه به جامعه برای آنان بیش از پیش فراهم آید.
وی در مورد نهمین مورد نیز گفت: آموزش و پرورش استثنایی نیازمند آن است که جاذبه کار معلمی و مربیگری در این حوزه را افزایش دهد. بی تردید کار در حوزه آموزش و پرورش استثنایی گرچه از حیث انسانی و روانی با انگیزههای فراوانی همراه است اما سختی کار تعلیم و تربیت در این حوزه بسیار فراتر از سایر حوزه هاست. بنابراین باید نظام تشویقی برای معلمین، مربیان و مدیران این حوزه تدوین شود.
وی افزود: گرچه هم اکنون برخی مزایا مثل سنوات ارفاقی وجود دارد اما میدانیم که فاقد انگیزه و شوق درونی کافی برای کمک به تعلیم و تربیت نیروی انسانی در آموزش و پرورش استثنایی است. به نظر میرسد کارکنان و نیروی انسانی سازمان آموزش و پرورش استثنایی باید مثل برخی سازمانها مانند سازمان زندانها از شمول قانون مدیریت خدمات کشوری خارج و مزایای تشویقی خاصی در حقوق و پاداش آنها لحاظ گردد و خصوصاً در نظام رتبه بندی معلمین امتیازات و تسهیلات خاص برای معلمان و مربیان استثنایی در نظر گرفته شود.
سرپرست سازمان بهزیستی دهمین محور مرتبط با ساختار اداری این سازمان عنوان کرد و گفت: این سازمان از حیث اداری در سطح ستاد وفق اساسنامه در حد یک سازمان و ریاست آن به عنوان وزیر آموزش و پرورش محسوب میشود و در سطوح استان نیز دارای اداره مستقل میباشد، اما برای ارتقا خدمات در سطح استانها اولاً خوب است ساختار اداری استانها به مانند یکی از مناطق و نواحی آموزش و پرورش دیده شود تا امکان عملیات مالی با وجود ذی حساب و نیز صدور احکام از سوی رئیس اداره استثنایی استان زیر نظر مدیرکل وجود داشته باشد.
وی گفت: این مهم در دوره مسئولیت اینجانب در سازمان آموزش و پرورش استثنایی از شورای سازمان مجوز لازم را دریافت کرد و اکنون نیازمند عملیاتی شدن است. همچنین شورای آموزش پرورش استثنایی کشور در سطح استان متناظری ندارد لذا تشکیل شورای آموزش پرورش استثنایی استان به منظور هماهنگی و بهره گیری از ظرفیتهای سایر معاونتهای آموزش و پرورش نیز گام مهمی تلقی میشود.
حسینی اظهار داشت: اما حلقه مفقوده مهمتری در سطوح شهرستانها و مناطق و نواحی آموزش و پرورش در حوزه آموزش و پرورش استثنایی وجود دارد. اینکه ظرفیت اداری کل مناطق ۷۵۰ گانه در حوزه آموزش استثنایی غایب است و تقریباً هیچ ارتباط ارگانیک و مؤثری در مناطق آموزش و پرورش استثنایی وجود ندارد و امور آموزش وپرورش استثنایی از طریق اداره استانی رصد و پیگیری میشود.
وی گفت: این موضوع یک ظرفیت مهم اداری را از آموزش و پرورش استثنایی محروم ساخته است. لذا به نظر میرسد در سطوح مناطق و شهرستانها پست مسئولیت آموزش وپرورش استثنایی برای پیگیری امور تعلیم و تربیت کودکان با نیازهای ویژه باید شکل گیرد تا از طریق ظرفیت اداری مناطق و معاونین و شورای گوناگون حداکثر استفاده برای ارتقا تعلیم و تربیت کودکان استثنای حاصل آید.