هنر > موسیقی و هنرهای تجسمی

برای «بهاری» که هوای موسیقی را «بهاری» کرد؛ قصه آرشه‌های عاشق

خبرگزاری مهر-گروه هنر؛ سه شنبه بیستم خرداد ماه مصادف است با سی امین سالروز درگذشت علی اصغر بهاری از نوازندگان پیشگام و معتبر عرصه نوازندگی موسیقی کلاسیک ایرانی به ویژه نوازندگی کمانچه که بی شک تاثیر شگرفی روی مانایی و ماندگاری این گونه موسیقایی داشته است.

مردی که اصالتا از شهر «بهار» استان همدان بود اما در سال ۱۲۸۴ در ناحیه بازار عباس تهران متولد شد و سال ها بعد از تولدش، نویدبخش ظهور هنرمندی را به فرهنگ و هنر ایران زمین داد و توانست از معتبرترین مردان موسیقی ایران نام بگیرد و تا زمانی که پرچم فرهنگ و هنر کشورمان سرافرازانه در دنیا افراشته است، نام او نیز بر تارک موسیقی ایران زمین می‌درخشد.

هنرمندی که اگرچه سی سال است از درگذشتش می گذرد، اما همه اهالی واقعی موسیقی کلاسیک ایرانی می دانند چه نقش ارزشمندی در توسعه و ترویج این جلوه از موسیقی به همراه دیگر هنرمندان پیشگام این عرصه ایفا کرده است. بزرگ مردی که گویی ساز کمانچه بخشی از وجود و فطرتش شده بود و آنچنان زخمه های این ساز را نوازش می‌کرد که روح هر شنونده ای با شنیدنش به ملکوت می رفت به شکلی که این احساس دل انگیز را فقط در نوازندگی او و تعدادی اندک از هنرمندان موسیقی اصیل ایرانی می توان یافت.

برای «بهاری» که هوای موسیقی را «بهاری» کرد؛ قصه آرشه‌های عاشق

فعالیت موسیقایی در شرایط زندگی خیلی سخت

زنده یاد علی اصغر بهاری سال ۱۲۸۴ متولد شد. پدرش نایب محمدتقی خان تا سن سیزده سالگی تربیت او را به عهده گرفت اما پس از آن که ورشکسته شد شرایط ناگزیر به سمتی رفت که مادرش گوهرخانم فرزند میرزاعلی خان نوازنده ماهر کمانچه با خانواده به خانه پدری پناه برد. در این دوران بود که علی اصغر با موسیقی دوست و به کمانچه پدربزرگش علاقه مند شد. بهاری به درخواست مادرش تا ۲ سال نواختن کمانچه را آموخت و سپس به مدت چهارسال در مکتب سه دایی خود به نام های رضاخان، اکبرخان و حسن خان که در آن روزگار نامی برای خود در موسیقی داشتند، به تکمیل تجربیاتش در نوازندگی کمانچه پرداخت.

بهاری درهجده سالگی بود که پس از فراگیری آموزش های مقدماتی موسیقی در ارکستر هنرمندی به نام ابراهیم خان منصوری شرکت و در آنجا با نوازندگی خود غوغایی به پا کرد که توجه بسیاری از هنرمندان و مخاطبان آن سال های موسیقی به سمت نوازندگی او جلب شد. فضایی که بعدها او را به عنوان هنرمندی معرفی کرد که با تسلط و آگاهی مثال زدنی در نواختن گوشه های ایرانی مهارت ویژه ای دارد. علی اصغر بهاری در این دوران که با مرگ پدرش نیز همراه شد، اداره امور خانواده را نیز به عهده گرفت اما همچنان تلاش می کرد تا در این مسیر سخت موسیقی را نیز رها نکند.

برای «بهاری» که هوای موسیقی را «بهاری» کرد؛ قصه آرشه‌های عاشق

آقای بهاری شهریه برای شما رایگان است!

از نکات جالب توجهی که می توان در این دوره فعالیت های هنری بهاری به آن اشاره کرد، فراگیری نوازندگی ویولن در زمانی بود که نوازندگی این ساز به همراه ساز پیانو رواج بسیاری پیدا کرده بود. شرایطی که منجر شد این هنرمند به تکمیل آموخته های خود نزد هنرمندی چون رضا محجوبی از هنرمندان پیشگام و تراز اول آن دوران بپردازد. شرایط هم به شکلی پیش رفت که روایت است بعد از اتمام دوره های آموزشیف استاد به قدری از کار شاگرد راضی بود که تمام شهریه پرداخت شده از سوی علی اصغر را یک جا به او برگرداند.

مدتی می گذرد و جالب آنکه بهاری در مشهد کارگاه آموزش موسیقی افتتاح می کند و نزدیک به یک سال همراه با حبیب سُماعی یکی از متفاوت ترین هنرمندان آن سال های موسیقی در عرصه سنتورنوازی، شاگردان متعددی را هم تعلیم می دهد. او پس از عبور از این مقطع زمانی بود که توسط روح الله خالقی یکی از هنرمندان بسیار مهم عرصه موسیقی به هنرستان موسیقی دعوت و در آن جا همکاری خود را آغاز کرد. روزهایی که مصادف با گشایش رادیو بود و شرایطی را مهیا ساخت تا به واسطه این حضور آموزشی از علی اصغر بهاری برای همکاری در رادیو دعوت شود.

برای «بهاری» که هوای موسیقی را «بهاری» کرد؛ قصه آرشه‌های عاشق

احیاگر نغمه های فراموش شده و از دست رفته

در سال ۱۳۳۲ بود که علی اصغر بهاری به عنوان هنرمندی که دیگر بسیاری از فعالان موسیقی با ساز و شیوه نوازندگی اش آشنا بودند، پس از سال ها دوری از ساز کمانچه آن را دوباره به دست گرفته و دیگر رهایش نکرد. مسیری که منجر شد این ساز فراموش شده دوباره در گوش شنیداری مخاطبان جان بگیرد و معنای مهم تری پیدا کند. مسیری که بی تردید علی اصغر بهاری و هم نسلانش در توسعه آن نقش به‌سزایی ایفا کردند و به قدری به این ساز و نوازندگی ارج و قرب دادند که بعدها مجموعه های معتبر علمی چون دانشگاه تهران از او و تعدادی دیگر از هنرمندان برای تدریس دعوت کرد. فضایی که حتی هنر علی اصغر بهاری به عنوان یک استاد تمام عیار موسیقی را به خارج از مرزهای ایران برد و در زمانی که خبری از فضای مجازی و رسانه های امروزی نبود شرایطی را مهیا ساخت تا در سان دلاویل پاریس که به دعوت رادیو فرانسه تدارک دیده شده بود، در مقابل چشمان چند هزار بیننده نوای روح انگیز کمانچه را طنین انداز کند.

مرحوم بهاری در اوج دورانی که در آسمان موسیقی ایران می درخشید، علاوه بر تولید قطعه های ضربی مشتمل بر پیش درآمد و رنگ بر ردیف موسیقی ایرانی و تسلط کامل روی آثار هنرمندان پیشگام تاریخ موسیقی ایران، همکاری هایی نیز با مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایران به عنوان یکی از پایگاه های مهم موسیقی این سرزمین انجام داد. شرایطی که منجر به تربیت و تعلیم شاگردان معتبری شد که بسیاری از آنها در ردیف بهترین‌های عرصه نوازندگی کمانچه قرار گرفتند. او علاوه بر اینها نقش بسیار مهم در روایت تصانیف و نغمه‌های فراموش شده و موسیقی ایرانی داشت و باید این هنرمند را در ردیف مهم ترین های این حوزه قرار داد.

برای «بهاری» که هوای موسیقی را «بهاری» کرد؛ قصه آرشه‌های عاشق

این در حالی است که همکاری با هنرمندانی چون فرامرز پایور، جلیل شهناز، محمد اسماعیلی، سید محمد موسوی، محمدرضا شجریان و حضور در مجموعه هایی چون «گروه اساتید موسیقی ایران» از جمله فعالیت هایی است که می‌توان در کارنامه این هنرمند ممتاز موسیقی ایران مشاهده کرد. ضمن اینکه «نغمه های جانسوز»، «حاصل عمر»، «تبسم بهار»، «آوای جان»، «سنتور و کمانچه»، «آوای بهاری»، «مجموعه ردیف نوازی و بداهه نوازی» از جمله آثاری هستند که هم اکنون در قالب بسته های صوتی مختلف پیش روی مخاطبان قرار گرفته اند.

زنده یاد علی اصغر بهاری سرانجام در روز بیستم خرداد سال ۱۳۷۴ در نود سالگی دارفانی را وداع گفت و پیکر وی را در امامزاده طاهر کرج به خاک سپردند.

هنرمندی که براساس آنچه بزرگان و هنرمندان مطرح این حوزه معتقد هستند از جمله نوازندگانی بوده که نقش بسیار مهمی در بهتر شنیده و شناخته شدن ساز کمانچه و اساسا موسیقی کلاسیک ایرانی ایفا کرده است و به درستی می توان او را به عنوان یکی از پیشگامان این عرصه توصیف کرد.

برای «بهاری» که هوای موسیقی را «بهاری» کرد؛ قصه آرشه‌های عاشق

نوازنده جهانی و یک قصه کوتاه از استاد فقید

کیهان کلهر چندی پیش بود که در یکی از برنامه های نکوداشت استاد بهاری گفت: وقتی پنج ساله بودم استاد را در تلویزیون در حال نواختن کمانچه می‌دیدم اما هرگز فرصت نشد تا از او درس بگیرم ولی باید بگویم که او باعث شد که من از صدای کمانچه خوشم بیاید. نسل ما در هر حال مدیون این مرد بزرگ است. چه آنها که شاگردش بودند و چه آنها که مثل من چنین توفیقی را پیدا نکردند.

وی در یکی دیگر از معدود گفتگوهای رسانه ای اش بود که درباره مقام هنری این استاد شهیر کمانچه توضیح داد: من در تلویزیون ملی ایران برنامه‌ای از یکی از اساتید قدیمی کمانچه به نام استاد علی‌اصغر بهاری دیدم که فکر می‌کنم در آن زمان مشهورترین استاد کمانچه بود. کمانچه آن زمان سازی مهجور بود و کسی به آن علاقه‌ای نداشت. صدای این ساز توجه من را جلب کرد و می‌خواستم که نواختن آن را شروع کنم اما آن روزها پیدا کردن این ساز سخت بود و همچنین پیدا کردن استاد بهاری و نشستن سر کلاس ایشان کار راحتی نبود.

برای «بهاری» که هوای موسیقی را «بهاری» کرد؛ قصه آرشه‌های عاشق

لطافت را از بهاری یاد بگیرید!

داود گنجه ای از نوازندگان شاخص عرصه موسیقی ایرانی هم درباره زنده یاد بهاری بیان کرد: هر چه درباره استاد بهاری بگویم کم گفته‌ام. او یک عاشق به تمام معنا بود. من هنوز هم وقتی صدای ساز ایشان را گوش می‌دهم منقلب می‌شوم. ما با این مردِ اخلاق و هنر، فاصله زیادی داریم. هنر زمانی تجلی پیدا می‌کند که اخلاق در آن فرد بروز کند. صدایی که از دل سوخته و عاشق برمی‌آید در جان می‌نشیند و شیوه کمانچه نوازی استاد علی اصغر بهاری نیز شیوه عشق بود و اگر بخواهیم تنها یک نکته را از استاد بهاری بگوییم، بی‌ادعا بودن اوست. به یاد دارم آن زمان چون من و استاد مقدسی وضع مالی خوبی نداشتیم، نمی‌توانستیم برای خود ساز بخریم به همین دلیل وقتی شب‌ها استاد بهاری در دانشکده هنرهای زیبا با من و استاد محمد مقدسی کمانچه کار می‌کرد، ساز خود را یک بار به من و یک بار به استاد مقدسی می‌داد و ساز ویولن را نیز مقابل خود می‌گذاشت و از جان و دل مطالب را به ما درس می‌داد.

این هنرمند همچنین درباره شیوه ساز نواختن علی اصغر بهاری گفت: استاد بهاری در آرشه کشی، ملودی نوازی و نگه داشتن ریتم، شیوه خاصی داشت ولی جوهره وجودی او همان عشق بود. اگر استاد بهاری نبود، من و خیلی از نوازندگان کمانچه امروز نبودیم. یک بار من و آقای مقدسی در جشن هنر، ساز زدیم و به خود مغرور شدیم، به آقای نورعلی برومند گفتیم خوب بود؟ گفت: «نه! هر دوی شما اَره می‌کشیدید، چه خبر بود این همه سر و صدا می‌کردید؟ یک خورده لطافت را از بهاری یاد بگیرید.»

برای «بهاری» که هوای موسیقی را «بهاری» کرد؛ قصه آرشه‌های عاشق

ما کمانچه‌نوازان مدیون استاد بهاری هستیم

اردشیر کامکار از دیگر نوازندگان صاحب سبک در عرصه کمانچه نوازی نیز چندی پیش بود که در یک گفتگوی رسانه درباره نقش موثر علی اصغر بهاری در حوزه نوازندگی کمانچه اظهار کرده بود: استاد بهاری ساز کمانچه را از خطر فراموشی نجات داد. در دورانی از تاریخ موسیقی ایران، ساز کمانچه کنار گذاشته شد و ساز ویولن رونق گرفت. به سبب آنکه این ساز صدای شفاف‌تری داشت، به خصوص با شنیدن کارهایی که از رادیو و تلویزیون پخش می‌شد و این‌گونه بود که ویولن به جای کمانچه نشست. در آن دوران استاد بهاری با نواختن کمانچه موجب حفظ و زنده نگاه داشتن این ساز ملی شدند. سبک نوازندگی ایشان مانند اساتید گذشته خود و ظرافت‌های موسیقی سنتی در شیوه نوازندگی‌شان شنیدنی و زیبا بود.

وی با بیان این که ما کمانچه‌نوازان مدیون استاد بهاری هستیم، توضیح داد: استاد بهاری متدی در کمانچه‌نوازی نداشته و نتی از آن دوران موجود نیست. بنابراین اگر هنرجویی بخواهد به شیوه استاد بهاری ساز بنوازد باید آثار او را گوش کند یا از اساتیدی که شاگردان ایشان بوده‌اند و به شیوه نوازندگی او آشنا هستند، آموزش ببیند. ما کمانچه‌نوازان مدیون استاد بهاری هستیم و با گوش دادن به آثار ایشان می‌توانیم با شیوه سنتی ساز کمانچه آشنا شویم.

برای «بهاری» که هوای موسیقی را «بهاری» کرد؛ قصه آرشه‌های عاشق

به هر ترتیب هر آنچه درباره علی اصغر بهاری و نقش کم نظیرش در تاریخ موسیقی ایران بنویسیم بی تردید در گزاره های رسانه ای این چنین نمی تواند بیان کننده نقش بی بدیل آرشه‌های عاشق نوازنده‌ای را توصیف کند که الحق و الانصاف به همراه هم‌نسلانش هر چه در توان داشت، انجام داد تا موسیقی کلاسیک ایرانی بتواند به واسطه مهارت، خلاقیت و نبوغ ذاتی آنها در عرصه نوازندگی، همچنان به حیات خود تا امروز ادامه دهد.

مسیری که در برگیرنده فراز و نشیب های زیادی بود اما به واسطه نسل طلایی که زنده یاد بهاری در آن زیست می کرد در جاده ای قرار گرفت که هنرمندان نسل بعد این عرصه با اتکا به این میراث ارجمند و گرانمایه و با وجود همه بی مهری هایی که در فرآیند اقتصادی این حوزه وجود دارد، بتوانند وارثان ارزنده ای برای نسل پیشگام این عرصه از جمله زنده یاد علی اصغر بهاری باشند.

منبع:مهر

دکمه بازگشت به بالا